آخرین  روز آرامش

دیگه نمیخوامش

طلسم ام تموم شد!

از الان فقط دور دور دور دور دور!

به چی فکر میکنی؟

به اینکه ۵۰۰ گرمش تموم میکنه کار یا گند میزنه خوشم نمیاد نصفه نمیه باشه!

یحتمل تموم میکنه!

....

میگم بدرک ولی گه میخورم! معده و مغزم گاییده شده حس تهو شدید دارم و سه برابر حالم بیشتر از خودم بهم میخوره

تنها چیز خوشحال کننده ای که هست اینکه رو انتخابم مسمم ایستادم! یه طور دیگه ای وایستادم! این دفعه واقعا باید انجامش داد!

شجاعت نمیخواد!

....

مغزم داره سوت میکشه هوف به روی خودم نمی آرم! میخوام زود تر تموم شه بره!

زود تر زودتر از چیزی که فکرش‌بکنی!

....

ساقیا در طلب ام نیست توان جام بده

گور بابای غم هر دو جهان جام بده!

آرتادخت | یکشنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۳ 14:15